برخی اتفاقات آدم را دگرگون می کنند انگار در کوره ریخته گری ذوب شده و آدم دیگری می شوی، نه همه وجودت، بلکه نگاهت به
زندگی، نحوه برخوردت با دیگران و از همه مهمتر، حسابی که برای خودت باز کرده بودی را بازنگری می کنی و متوجه می شوی آنچه را که قبل تر کمتر مورد توجه ات بودند و بی ارزش میشوند مواردی که برایت ارزشمند بودند و حال دیگر نیست.همان اتفاقی که حتی تصورش را هم
نمی کردی یا آخرین گزینه ای بود که متصور بودی و انتظارش را داشتی، روز های اول بهم ریخته و ویرانت میکند، آشفته و پریشان می شوی وسردر گم، مقاومت کرده و انکار میکنی، حیرت زده و در به در، گیج و درمانده.چند روزی به همین حال هستی جایی بین زمین و آسمان، مبهوت و در انتظار، منتظر شنیدن خبری جدید، خبری که خبر ویران کننده ات را نفی کند، می خوابی و بیدار می شوی و هر صبح باید خودت از رختخواب آوار برداری کنی.سایه را بسیار دوست داشتم و دارم و حیف که دیگر نیست، خودش نیست اما نوشته ها و افکارش تا همیشه ماندگار خواهند بود، ایران ای
سرای امید.... + نوشته شده در پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ساعت 13  توسط خشت | خشت...
ادامه مطلبما را در سایت خشت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : khesht40o بازدید : 124 تاريخ : جمعه 8 مهر 1401 ساعت: 21:58